اصلاح الگوي مصرف در تبليغات ديني

ارائه مدلي براي كاهش هزينه هاي تبليغ ديني در سال اصلاح الگوي مصرف


هدايت كارگر شوركي
www.kargar32.ir
kargar32@yahoo.com
مقدمه و سابقه:
نامگذاري سال جاري با عنوان سال حركت به سمت اصلاح الگوي مصرف، از سوي رهبري هوشمند نظام، تكليفي سنگين بر همه افراد، گروه ها و سازمانها بارگذاري كرده تا حداكثر توان خود را در مسير كاهش هزينه هاي غيرضروري و ارتقاي بهره وري منابع، بكار گيرند. از سوي ديگر چنين به نظر ميرسد كه گروه روحانيون بعنوان الگوهاي امروزين جامعه اسلامي ايران، چنانچه بتوانند در زمينه اصلاح الگوي مصرف، اقداماتي عملي انجام داده و نتايجي ملموس، حاصل آورند، كمك بسيار موثري به سرعت و شتاب اين جريان در سطح جامعه خواهند نمود. به همين ترتيب اگر مردم، شواهدي از پايبندي روحانيون به اين تعهد ملي مشاهده نكنند، بسيار بعيد به نظر ميرسد كه تنها بر اساس توصيه ها و سفارشهاي شفاهي وعاظ و خطباء، انگيزه اي قدرتمند براي ورود جدي به عرصه صرفه جويي و اصلاح الگوي مصرف، پيدا نمايند.

وضعيت موجود:
خوشبختانه در جامعه اسلامي ما گرايش عمومي به محافل مذهبي و شركت در مجالس متعلق به حضرات معصومين (شامل سخنراني و مداحي و سوگواري و...) يا مراسم ختم اموات، هنوز از ظرفيت و شدت مناسبي برخوردار است هرچند كه برنامه ريزي و تلاش براي تقويت اين حس معنوي بويژه در ميان جوانان جامعه، نيز لازم و ضروري به نظر مي رسد. نگاهي سطحي به نحوه برگزاري چنين مراسمي تاييد كننده اين واقعيت است كه سهم زيادي از هزينه هاي اين مجالس، مربوط به دعوت از سخنران و مداح مي باشد بطوريكه در بيشتر موارد و بصورت ميانگين، ساير هزينه هاي برپايي اين مجالس كه اغلب صرف پذيرايي از مستمعين مي شود كمتر از سي درصد مجموع هزينه هاست. نكته مهم ديگر اينكه در بسياري موارد كه سخنرانان و مداحان از شهرهاي ديگر به محل برپايي مجالس دعوت مي شوند، نسبت هزينه دعوت و اسكان و پذيرايي آنان، به حدود نود درصد مجموع هزينه ها مي رسد. بررسي عميقتر اين وضعيت، حاكي از روند تصاعدي و گاهي غيرمنطقي مبالغ پرداختي به سخنرانان و مداحان مدعو در طي چند سال اخير مي باشد كه متاسفانه در اكثر موارد بدليل رقابتهاي ناصحيح و چشم و همچشمي مرسوم ميان مسئولين هياتها و مجالس مذهبي است.
هرچند برخي از اين مدعوين، حاضرند با مبلغي اندك و حتي بدون دريافت وجه، به امر تبليغ دين بپردازند و برخي ديگر نيز درآمدهاي حاصله را در امور خيرخواهانه و عام المنفعه مصروف مي دارند، اما چنين به نظر مي رسد كه حجم انبوهي از اين هزينه ها كه مصداقي از اسراف، محسوب مي شود، قابل و حتي لازم به پيشگيري هستند. اين ضرورت، بويژه در سال اصلاح الگوي مصرف، دوچندان به نظر مي رسد.

راهكار پيشنهادي:
عرف معمول مجالس مذهبي كشورمان بر اين منوال ترتيب يافته كه هر سخنران، متناسب با فضاي مجلس و گاهي درخواست صاحب مجلس، موضوعي را انتخاب نموده و در يك يا چند جلسه، آن موضوع را براي مستمعين، تشريح و تببين نموده و آموزه هاي اخلاقي و رفتاري متناسب را نيز در همين رابطه از منابع مختلف، استخراج و اعلام مي نمايد. معمولا در اينگونه جلسات، نقش گويندگي، تنها در اختيار سخنران بوده و مستمعين، فرصتي براي اظهارنظر يا پرسش و پاسخ نخواهند داشت و بنابراين ارتباطي يكطرفه ميان گوينده و شنونده برقرار است و اين ارتباط، معمولا دوطرفه و تعاملي نخواهد شد.
در چنين شرايطي به نظر مي رسد كه بمنظور پيشگيري از اسراف و صرف هزينه هاي گزاف براي دعوت از سخنرانان، مي توان از فناوري هاي جديد ارتباطي و رسانه اي استفاده كرد و براي مثال، از برنامه هاي تصويري ضبط شده، در جلسات مذهبي بهره برداري نمود. قطعا پذيرش برگزاري مجالس سخنراني مجازي و غيرزنده، براي ذينفعان مختلف اين نظام اعم از سخنرانان، صاحبان مجالس، مستمعين و عموم جامعه در مراحل اوليه بسيار دشوار و دور از ذهن به نظر مي رسد اما هرچه كه منافع احتمالي اين روش، بيشتر معرفي شوند و هرچه كه ميزان برپايي اين نوع مراسم، بيشتر شود، مقاومتهاي احتمالي در برابر آن هم كاسته خواهد شد.

تحليل راهكار پيشنهادي:
توجه به نكات زير مي تواند آمادگي جامعه براي پذيرش اين سبك نوين از برپايي مجالس مذهبي و تبليغ ديني را افزايش دهد:
- از آنجا كه در روش فعلي نيز ارتباط دوطرفه اي ميان گوينده و شنونده برقرار نيست، حذف حضور فيزيكي گوينده و جايگزيني آن با تصوير غيرمستقيم، نمي تواند تاثير منفي زيادي بر اثربخشي ارتباط، داشته باشد.
- كاهش هزينه هاي دعوت از سخنرانان در اين روش به شدت محسوس و قبال توجه است بطوريكه در برخي موارد، هزينه هاي روش جديد را مي توان در مقابل هزينه هاي شيوه سنتي، نزديك به صفر دانست. قطعا تبديل شدن هزينه هاي چندميليوني دعوت از يك سخنران مشهور به كمتر از چندهزار تومان براي تهيه و پخش فيلم سخنراني اش، انقلابي در زمينه اصلاح الگوي مصرف در حوزه تبليغات ديني محسوب مي شود.
- با اين روش، دامنه انتخاب گسترده تري نيز در اختيار برگزاركنندگان مجالس قرار مي گيرد زيرا با استفاده از اين شيوه، محدوديتهاي زماني و مكاني حذف شده و سخنراني اثربخش يك واعظ مشهور، مي تواند بصورت همزمان در چندين مجلس، مورد بهره برداري قرار گيرد. بنابراين صاحبان مجلس، نيازي به هماهنگي با مديران برنامه هاي سخنرانان و تنظيم وقت و چانه زني در مورد هزينه ها و... نخواهند داشت.
- با اين شيوه، دقت و صحت انتخابها نيز به شدت افزايش خواهد يافت چراكه برگزاركنندگان مجالس مي توانند موضوعات سخنراني را نيز با اطمينان بيشتري گزينش نمايند. ضمن آنكه با ايجاد بانك اطلاعاتي جامعي از اين سخنراني ها مي توان، دقت و صحت انتخابها را به مراتب بالاتر نيز برد.
- از سوي ديگر به نظر ميرسد كه از طريق اعمال اين تغيير شكلي بتوان تحولات مثبت محتوايي را نيز در نظام تبليغ ديني، بوجود آورد. قطعا با اين شيوه جديد، از بسياري اشتباهات رايج در اينگونه مجالس، و يا آسيبهاي ناشي از كم اطلاعي سخنرانان، شرايط نامناسب محيطي، فراموشي ها، حواس پرتي ها و... كاسته خواهد شد. بدين ترتيب، مي توان انتظار داشت اثربخشي تبليغات ديني از طريق ارتقاي محتواي مجالس نيز بهبود يابد.
- يكي از بزرگترين چالشهاي فراروي اين شيوه مقاومت سخنرانان سنتي، بويژه آندسته كه منافع مادي خود را با اجراي اين شيوه در خطر احساس مي كنند، برآورد مي شود. البته پيش بيني مي شود روحانيون متعهدي كه به نقش موثر خود در الگوسازي براي افراد جامعه در زمينه هاي مختلف ازجمله اصلاح الگوي مصرف، معتقد باشند، خواهند پذيرفت كه منافع مادي و معنوي بلندمدت جامعه بر خواسته هاي مادي و كوتاه مدت افراد، ارجحيت قاطع دارد.
- ضعف اصلي اين شيوه مدرن، ممكن است حذف احتمال تاثيرپذيري مستمعين از رفتار عملي سخنرانان باشد. برخي به درستي معتقدند كه ديدار چهره به چهره، دوسويه و مستقيم مستمعين با سخنرانان، در پاره اي موارد مي تواند باعث تاثير مثبت بر افراد شود كه البته اين تاثيرپذيريها نيز معمولا در رفتارهاي حاشيه اي سخنران در قبل يا بعد از سخنراني اتفاق مي افتد. در پاسخ به اين ايراد بايد گفت مدل پيشنهادي حاضر بر آن نيست كه بساط مجالس سنتي تبليغ ديني را به كلي برچيند بلكه تنها مي كوشد تا مصداقهايي از اصلاح الگوي مصرف را در اين حوزه، معرفي كند. بنابراين در مورد آندسته از سخنرانان و وعاظي كه حضور مستقيم شان در جلسات، سبب تاثيرپذيري خاص مستمعين مي شود، همچنان توصيه مي شود كه جلسات تبليغ ديني بصورت سنتي برگزار شوند البته منطقي به نظر ميرسد كه سهم اين دسته مجالس، اندك بوده و پيش بيني مي شود به بيش از ده درصد كل مجالس نرسد.

الزامات و بايسته ها:
چنانچه به اثربخشي اين مدل پيشنهادي براي برگزاري مجالس تبليغ ديني در جامعه اسلامي مان معتقد باشيم بايد بپذيريم كه استقرار اين مدل، نيازمند بوجود آمدن زيرساختها و الزاماتي است كه به برخي از آنها اشاره مي شود:
- در وهله نخست، پذيرش و همراهي روحانيون معزز بويژه پشتيباني مراجع عظام از اين تغيير، مي تواند ضمن تسريع در جايگزيني روش جديد با شيوه سنتي، بسياري از چالشها و موانع فرعي را برطرف سازد.
- نقش پذيري فعال و موثر نهادهايي همچون سازمان تبليغات اسلامي، حوزه هاي علميه و حتي مراكز فرهنگي و مذهبي بخش خصوصي در اين جريان، عاملي كليد و محوري محسوب مي شود. چنانچه اين نهادها مسئوليت استانداردسازي ابزارهاي رسانه اي مورد نياز براي اجراي اين مدل (شامل فيلمهاي ويدئويي، نوارهاي صوتي، نرم افزارهاي چندرسانه اي و...) را پذيرفته و به نحوي شايسته انجام دهند، اطمينان بيشتري از اثربخشي اين مدل، ايجاد خواهد شد.
- بمنظور بهره برداري بهينه از نتايج و پيامدهاي مثبت اين طرح، لازم به نظر ميرسد كه نظام جامع تشخيص صلاحيت سخنرانان هم توسط نهادهايي چون سازمان تبليغات اسلامي يا حوزه هاي علميه، طراحي و پياده سازي شود تا احراز صلاحيت مبلغان ديني به شكلي سازمان يافته، برنامه ريزي شود.
- اجراي اين طرح، نيازمند اقدامات فرهنگي و برنامه هاي فرهنگ سازي گسترده براي مخاطبين عام و بويژه صاحبان مجالس و مسئولين برگزاري مراسم تبليغ ديني است چرا كه تا سطح عمومي جامعه، پذيرش كافي براي حضور در چنين نشستهاي مذهبي با شكل جديد را نداشته باشند، اميدواري زيادي به موفقيت آن نخواهد بود كه اين كار نيز قطعا با همراهي رسانه هاي عمومي و بويژه رسانه ملي صداوسيما، شدني به نظر مي رسد.
- هرچند پياده سازي اين مدل، در اين مرحله نيازمند تجهيزات و دانش فني پيچيده اي نيست اما براي استمرار و توسعه آن احساس مي شود كه بايد زمينه توان افزايي روحانيون و سخنرانان در استفاده از ابزارهاي جديد و مجازي ارتباطات (همچون استفاده از وبلاگ، سايت، ايميل و...) را نيز بصورتي گسترده ايجاد نمود چرا كه با رواج اين مدل، قابل پيش بيني خواهد بود كه برقراري ارتباطات ميان وعاظ و مستمعين نيز بيشتر از طريق كانالهاي مجازي و الكترونيكي تنظيم خواهد گرديد.

در پايان مجددا يادآوري مي نمايد كه نوشته حاضر تنها در پي ارائه پيشنهادي جهت ترويج و ترغيب رويكرد اصلاح الگوي مصرف در حوزه تبليغ ديني، تنظيم شده و به هيچ وجه درصدد انكار نقش ارزنده مجالس سنتي سخنراني و عزاداريها و سوگواريهاي خالصانه مردم و نيز روحيه فداكارانه و خداجويانه قاطبه روحانيون و سخنرانان مذهبي و مبلغان ديني نبوده است. اميد كه با نقد منصفانه و پيشنهادهاي سازنده مخاطبان، زمينه تكميل و تكامل طرح و بستر اجراي آن، هر چه مناسبتر فراهم گردد.


یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا